بیت الزهرا سلام الله علیها

جشن میلاد حضرت محمد ص2

1394/10/13 0:00
نویسنده : شفیعی
2,767 بازدید
اشتراک گذاری

جشن میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بیت الزهرا س

برای آغاز جشن یک شعر زیبا آماده کردم که بچه ها دلیل جشن و شادی امروز را متوجه شوند.

 

سلام سلام بچه ها

آی غنچه ها نو گلا

سلام من بر شما

دسته گلای زیبا

سلام سلام بچه ها

سلام به تو ای عزیز

 که خوشکلی و تمیز

سلام دهیم به همه

با خوشحالی و خنده

من جشنم و من جشنم

شادی با خودمیارم

شیرینی و هدیه دارم

دست بزنید بچه ها

تو جشن امروز ما

امروز ما خیلی شادیم

اگه گفتید برا چی؟

پیامبرم محمد

در این روز دنیا آمد

تولد و میلاده

آقا رسول الله ه

او حبیب خدا بود

عاشق بچه ها بود

برامون هدیه آورد

قرآن و عترت آورد

قرآن او مجیده

پر معنی و کریمه

عترت او که هستند؟

که اهل ببتش هستند

فاطمه و همسرش

علی و دو پسرش

امام حسین و حسن

سرور عالم هستند

پنج نور بی نظیرند

برمومنین امیرند

شاعر:سمانه عزیزی علویجه

 

در شعر بالا چند سوال بود که من بین شعر مکث می کردم از بچه ها سوال می شد و توضیح میدادم.

 

قسمت جذاب بعد ی خواندن شعر برف شادی بود که هنگام خواندن شعر برف شادی ریخته میشد روی سر بچه ها.هورا

 

شعر شاد برف شادی:

 

دونه دونه برف

داره می باره

انگار که این جشن

عروسی داره...

جشن میلاده

رسول الله ه

بارون شادی

داره می باره

دونه دونه برف

داره می باره

جبرئل از شوق

چه بی قراره

دونه دونه برف

داره می باره

آمنه خانم

پسر میاره

قنداقه اش را

جبرئل داره ۲

دونه دونه برف

داره می باره

خدابر عالم

رحمت می باره

دونه دونه برف

داره می باره۲

شاعر:سمانه عزیزی علویجه

بچه ها اومدن وسط و دستهاشون و بردن بالا و دست میزدن.

منم براشون خوندم:

 

هزار هزار ستاره       از آسمون می باره

شادی فراوان شده       هیچ کسی غم نداره

تولده پیامبره دوباره۲

گل گل گل اومد.      به به به بهاره

کبوتر نامه بر        پیام شادی داره

تولد پیامبره دوباره۲

بلبل شاد و خندون      رو تاب گل سواره

چه چه چه می خونه    چه شور و حالی داره

تولد پیامبره دوباره۲

هوراهوراهوراهوراهورا

بخش بعدی برنامه خوراکی های خوشمزه بودزبان

ژله بستنی،چوب شور،شکلات در بسته بندی و کارت تشویقی،وپفیلا داخل لیوانهای تزیین شده که درست کردم.

 

هنگام خوردن خوراکی برای بچه ها یک دکلمه کوتاه در وصف پیامبر نور و رحمت خواندم:

پیامبر عزیز ما... خیلی به عطر علاقه داشت

همیشه حتی در سفر... با خودش عطری بر می داشت

همیشه بوی عطر اون ...به جا می موند تو کوچه ها

هر کسی رد می شد میگفت.... چه بوی خوبی ای خدا!

پیامبر خوب خدا… انگار از اینجا رد شده

سرتاسر کوچه پر از ...بوی محمدی شده...صلوات

هر جا میرفت اونجا میشد.... باغ گل محمدی

همه با هم دادمیزدن...

خوش آمدی. خوش آمدی

دسته گل محمدی   خوش آمدی خوش آمدی...

لبخندلبخندلبخند

آخر شعر شور و هیجان داد به بچه ها دوباره بلند شدن و دست زدن و شاد شدنهورا

به بچه ها کلاه تولد با نام زیبای محمد که درست کرده بودیم دادم.

بخش بعدی هدایا بود یک کتاب شعر بانام پیامبر اعظم ص

که صفات و خصوصیات پیامبر ص را با شعر به بچه ها یاد میداد.

یک بازی هیجان انگیز هم داشتیم که ذوق بچه ها هیجان زیادشون باعث شد که چندبار تکرارش کنیم و لذت ببریم.

 

بازی به این شکل بود که دخترا و پسرها به دو دسته تقسیم شدن و با بردن نام هر کدام دختر یا پسر باید میپریدن هواقهقهه

بازی به صورت شعر بود و خیلی مورد استقبال بچه ها قرار گرفت:

دخترا چشمه

پسرا دریان

هر دو پاکیزه

هر دو تا زیبان

پسرا ابرن

دخترا باران

گاهی آرومن

،گاهی هم شیطون

پسرا خورشید

دخترا ماهن

هر دو همبازی

هر دو هم راهن

دخترا نقلن

پسرا قندن

هر دو شیرینن

هر دو می خندن

پسرا شیرن.  مثل شمشیرن

دخترا گلا.   نرم و تپلن

دست و هورااااااخنده

پسندها (2)

نظرات (0)