داستان زندگی با پرورش کرم ابریشم
چقدر زیباست کودک من روند رشد و تحول زندگی را با غذا دادن و پروانه شدن کرم ابریشم مشاهده می کند .تجربه ای آموزنده و جرقه ای برای تفکر.
هر روز از درخت سر کوچه برای کرم ها پرخورش برگ تازه ی توت می چید و تا شب فقط رگبرگ هایش باقی می ماند.
کم کم با گذاشتن شانه ی تخم مرغ روی کرم ها شروه به پیچیدن تار به دور خود کردند و درون لانه ی ابریشمی خود را حبس کردند و چند هفته بعد به شکل کاملا متفاوتی از پیله ها خارج شدند.
برق شادی و تعجب در چهره کودکانه شان هویدا بود.
این عکس پایین قسمتی است که پیله را سوراخ کرده و از آنجا خارج شده است:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی