مراسم شام غریبان و دسته عزاداری به مقصد مزار شهیدان گمنام

در هیات کوچولوهای بیت الزهرا س این بار از کودکان و فرزندان سیدالشهدا ع برای بچه ها گفتیم .از اسارت و آزاری که تحمل کردند.بعد از بچه ها پرسیدیم که آیا دوست داشتید در آن ایام در قافله امام حسین بودید و حضرت را یاری می کردید؟دوست داشتید به بچه ها ی ابا عبد الله آب میر ساندید؟حاضر بودید در این راه خسته شوید یا مجروح؟البته با زبان خیلی کودکانه سوال می کردیم.

جواب

 یک صدا مثبت بود   ... بله

بعد پرسیدیم…امام زمان خود را می شناسید؟آیا او را دوست دارید؟آیا دوست دارید اورا زودتر ببینید؟دوست دارید در مقابل دشمنانش اورا یاری کنید تا شهید نشود؟اگر در راه یاری او سختی ببینیم اشکالی دارد؟گفتند：....  نه

بعد برنامه عمو روحانی را داشتیم که بچه ها خیلی به ایشون علاقه دارند بطوریکه پسرم میگه مامان دوست دارم بزرگ شدم مثل ایشون امام بشم

با بچه ها قرآن خوندند و کمی صحبت خودمونی با بچه ها کردند و بعدش هم سینه زنی مختصر...

هدیه هایی هیات هم به دست حاج آقا به بچه ها داده شد.

اینم از هدیه های فرهنگی هیاتمون که کاردستی سقاخونه هست.

سفره نذری را هم خود بچه ها پهن کردند و خودشان هم پذیرایی می کردند.

دسته عزاداری مون هم به سمت قبور مطهر شهدای گمنام حرکت کرد.در راه بچه ها لبیک یا حسین و.... می گفتند.وقتی هم به سر مزار شهدا رسیدند به نشانه ادب آن قبور مطهر را بوسیدند .و بر سر مزار شهدا شمع روشن نمودند.

 در پایان هم پرچم متبرک حرم حسینی را بوسیدند و با آن عکس یادگاری انداختند.

 دوتا از مامانا هم حلوای خوشمزه برامون آوردند.