جمعی ازمادران و بچه ها دور تا دور کنار هم نشستیم.مربی یک کلاف کاموا را در دست گرفته بود و به سمت افراد پرت می کرد.هر کودک با گرفتن کلاف بایستی خودش را معرفی میکرد و مادر گوشه ای از کاموا را در دست نگه میداشت و بقیه را به سمت دیگری پرت می کرد.تا همه به ترتیب خود را معرفی کنند.به ای طریق بچه ها رودر روی یکدیگر قرار گرفته و خود را معرفی می کرند.با این کار اولا با دوستان جدید خود آشنا میشدند و ثانیا اعتماد بنفسشان برای صحبت در جمع بالا میرفت. بعد بچه ها بایستی از بین تا عنکبوت ایجاد شده رد میشدند و خود را به سمت مقابل می رساندند.اما نباید به نخ ها برخورد می کردند.با اینکه بازی نوبتی بود اما بچه ها ...